سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آزادی لیبرالی...

??آزادی لیبرالی...

 

آزادی در اندیشه لیبرالیسم مفهوم خاصی دارد که آن را از سایر مکاتب فکری متمایز می‌سازد.

لیبرال‌ها این واژه را معمولاً به صورت «آزادی از» چیزی تعریف می‌کنند نه «آزادی برای» منظوری. توماس هابز آزادی را «فقدان موانع خارجی» می‌داند و می‌گوید انسان باید از موانعی که ممکن است بخشی از قدرت انسان را در انجام آنچه می‌خواهد سلب کند، آزاد باشد.

می‌توان این رویکرد را قیام قدرت برای تداوم خویش از طریق آزادی نامید و بخشی از دلایل پیوند جریان سرمایه‌داری و قدرت با اندیشه لیبرالی را در همین چارچوب تبیین نمود. 

قدرت میل به بیشینگی و ثروت میل به انباشت دارد و ایده‌آل‌ترین شرایط محیطی برای این دو، نبود موانع کنترل کننده خارجی است؛ که در مفهوم «آزادی لیبرالی» تئوریزه شده و نوعی «وابستگی متقابل» میان سرمایه‌داری و لیبرالیسم ایجاد کرده است.

لذا باید نتیجه گرفت که جریان سرمایه‌داری برای بقا، تداوم و حتی حکومت خود، نیازمند سیطره ارزش‌های لیبرالی بر جوامع بشری است.

رسانه‌ها به دلیل نقشی که در شکل‌دهی به افکار و رفتار عمومی دارند، اصلی‌ترین ابزار جریان سرمایه‌داری برای ترویج و اشاعه لیبرالیسم بوده‌اند. این جریان، علاوه بر اینکه رسانه‌های خود را مأمور به لیبرالیزه کردن قلوب و اذهان مردم می‌کند، در همین جهت تلاش دارد از به کار گرفته شدن ابزار رسانه توسط گفتمان‌ها و مشرب‌های فکری رقیب جلوگیری نماید و لذا میل به انحصار دارد. «آزادی لیبرالی» در عرصه رسانه این گونه ترجمه می‌شود که عرصه افکار عمومی می‌بایست از هرگونه محدودیت و مانعی، آزاد و به دور از دخالت دولتی باشد و همه صاحبان اندیشه به عنوان بخش‌های خصوصی بتوانند آزادانه در یک «بازار رقابت کامل» خود را به افکار عمومی عرضه نمایند و مردم به عنوان مشتریان این اندیشه‌ها، بتوانند آزادانه طبق سلیقه خود، هر چه را می‌پسندند، انتخاب کنند. اما از آنجا که راه‌اندازی رسانه‌های قدرتمند، نیازمند سرمایه‌های کلان بوده و «همه صاحبان اندیشه» و همه بخش‌های خصوصی، قدرت مالی کافی برای ایجاد رسانه‌های مؤثر را ندارند، عملاً عرصه افکار عمومی تبدیل به میدان جولان اندیشه‌هایی می‌شود که توسط جریان سرمایه‌داری تولید می‌شوند.

براساس یک گزارش تحقیقی که «بیزینس اینسایدر» منتشر کرده، تعداد کمپانی‌هایی که 90 درصد رسانه‌ها در غرب را در انحصار دارند، از 50 شرکت در سال 1980 به 6 شرکت در سال 2011 رسیده و طبق برخی گزارش‌ها، این رقم در سال 2014 به 5 شرکت متعلق به جریان سرمایه‌داری کاهش یافته است.

در این میدان فراخ تاخت و تاز، طبیعی است که کدام عقیده و باور در درازمدت بر افکار عمومی خواهد نشست و به قدرت اجتماعی و سیاسی خواهد رسید و کدام عقیده یا عقیده‌ها، به همراه صاحبانشان به حاشیه خواهند رفت!